متافیزیک از ریشهی «متافیزیکاس» که یک کلمهی یونانی میباشد، گرفته شده است. کلمـهی متافیزیکـاس از دو بخش «متا» بهمعنای «تغییر» و «فیزیکاس» بهمعنـای طبیعت تشـکیل شدهاست. برخی نیز متافیزیک را از ریشهی یونانی «متاتافوسیکا» دانستهاند که با حذف حرف اضافه «تا» و تبدیل «فوسیکا» به «فیزیک» بهصورت متافیزیک درآمده است.
در حال حاضر لغت متافیزیک از پیشوند «متا» بهمعنای وراء، فرا، ماوراء، بعد و پشـت و کلمـهی «فیزیـک» بهمعنـای طبیعـت تشـکیل شده است.
منظور از طبیعت، دنیایی است که در حال حاضر، در آن زندگی کرده، آن را احسـاس و ادراک مینماییم. پس متافیزیک بهمعنای ماوراءالطبیعه، مابعدالطبیعه و یا فوقطبیعت است و شامل بخـشهـایی از جهان بیکران هستی و موجوداتی میشود، که از حوزهی ادراک حـواس پنجگانهی ظاهری ما خارج است.
بنابه گفتهی مورّخان، لفظ متافیزیک، نخست بهصورت نامی برای یکی از کتابهای ارسطو بهکار رفته بود، که از نظر ترتیب بعد از کتاب «طبیعت» قرار داشته، از طرف مؤلف، نام و عنوان خاصی به آن داده نشده بود، که بعدها به آن کتاب، عنوان «بعد از طبیعیات» داده شد. این کتاب از مباحث کلّی وجود بحث میکرده است، مباحثی که در علوم اسلامی به امور عامه معروف شده، بعضی از فلاسفهی اسلامی، نام «ماقبلالطبیعه» را نیز برای آن مناسب دانستهاند
.
در بعضی از منابع، متافیزیک نام مجموعهای از مسائل عقلـی- نظـری اسـت، که بخشـی از فلسـفهی به اصـطلاح عـامّ را تشـکیل میداده است. چنانکه امروز گاهی واژهی فلسفه به آنها اختصاص داده میشود و یکی از اصطلاحات جدید فلسفه مساوی با متافیزیک میباشد، که کوشش میکند، تا طبیعت اساسی هر واقعیّتی، چه قابل رؤیـت و چه غیر قابل رؤیت را درک کند.
«دانشکدهی متافیزیک کیآرا» در استرالیا، متافیزیک را «رفتن به ورای مادّه» توصیف کرده است. «دانشکدهی مطالعات متافیزیک»، متافیزیک را علم «بودن» میداند، همچنین معتقد است که متافیزیک علم یا فلسفهای است که ذات، علل اولیّه و یا قوانین حاکم بر تمام مخلوقات را بهطور سازمان یافته بررسی میکند؛ بررسی حقیقت و ذات جهان نیز در همین مقوله قرار میگیرد. در تعریف این دانشکده، متافیزیک، رفتن به ورای حواسّ پنجگانه آمده است. همچنین آمده است که متافیزیک راهی است که زندگی را در سطوح روحی، روانی، ذهنی و فیزیکی تشریح میکند.
«دانشکدهی خداشناسی متافیزیکی» درآمریکا، بررسی «علل اولیهی هستی و دانش» را متافیزیک میداند. پژوهشگران این دانشکده معتقدند، متافیزیک درصدد توضیح ذات «بودن» و مبداء و ساختار جهان است. همچنین متافیزیک اتّحاد ویژگیهای روحی، ذهنی و فیزیکی را مدّ نظر دارد.
ارسطو معتقد است که متافیزیک به اندیشه در مورد «اکثر مسائل اساسی وجود» میپردازد. حکیمان مسلمان نیز همین مفهوم را با تعـابیر دیگری بیان داشتهاند. آنان معتقدند که موضوع متافیزیـک «وجود» است. ویلیام جیمز، متافیزیک را جهد بلیغ و سعی وافر در طریق تفکّر واضح میداند. ریچارد تیلور در کتاب «مابعدالطبیعه» خود، متافیزیک را اندیشیدن دربارهی اساسیترین مسائل وجود بدون تحکّم بیان میکند. برتراندراسل متافیزیک را کوشش برای شناختن کل عالم از راه تفکر میداند.
مآخذ: کتاب متافیزیک و شناخت روح، تآلیف مطلب برازنده،
دکتر لاکلان هایندز متافیزیک را شامل آنچه که ماورای طبیعت قابل دید است، میداند. به تعبیر ابنسینا، متافیزیک مجموعهای از حکمت ماقبلالطبیعه و مابعدالطبیعه است، که ابعاد غیر فیزیکی و ماورائی انسان را نیز شامل میشود، که با حواسّ معمولی قابل احساس نمیباشد، ولی با حواسّ برتر میتوان آن را ادراک کرد.
Dr nazari